یه عادت خوب
بیاین دم عیدی عادت خوب منظم نوشتن رو به خودمون هدیه بدیم. من دفتر های صاف، word و note گوشی و هم چنین یه سری sheet هایی که خودم یه مدت درست میکردم و پرینت میگرفتم رو امتحان کردم. برای این sheet ها کلی به زعم خودم ایده و خلاقیت به خرج داده بودم و یه قسمت مربوط به شب و یه قسمت مربوط به اول صبح قرار داده بودم. قسمت روزانه اش چیزایی مثل کارهای اون روز و چند تا شکرگزاری و اینها بود. قسمت شبانه هم یادداشت و خاطرات روز و کار های خوب و بدی که کرده بودم. انصافا ایده ی بدی نبود برای خودم فقط این مدام پرینت گرفتنش اذیت میکرد. خلاصه چند وقت پیش تو کتاب فروشی یه پلنر پیدا کردم که خیلی خیلی برای اون چیزی که من میخواستم خوب بود. از شیت های خودم هم کامل تر بود و واقعا قسمت های به درد بخور و جالبی داره. مخصوصا که شب وقتی قسمت انتهای روزش رو پر میکنی قشنگ ذهنت رو به چالش میکشونه که خب امروز چی شد چی کار کردم. حساب کشیدن از نفس رو حس میکنی :) اسمش پلنر Rehoboam هست مدل daily.
در انتها ی روز هم یه صفحه ی صاف داره برای هر چیزی که میخوایم بنویسیم.
واقعا منظم نوشتن هم به اندازه ی منظم خوندن مهمه. چون ذهن خیلی تحریف کننده است. خیلی فراموش کار و خیلی کند :) این نوشتن واقعا نظم میده و باعث میشه ذهنمون شفاف تر شه و برای من خیلی پیش اومده که در حین نوشتن یک موضوعی که ذهنم رو درگیر کرده راه حلش رو پیدا کردم.
هر روز رو در چهار صفحه جمع بندی میکنه. عکس صفحاتش رو در اینجا و اینجا میذارم که نگاه کنید و برای خریدش هم خیلی راحت میتونید با سرچ پیداش کنید.
من خودم از قسمت "چیزهایی که در این روز یاد گرفتن" و "امروز برای این چیزها هیجان زده ام" خیلی خوشم اومد.
پی نوشت : فعلا ترافیک این وبلاگ اونقدر نیست که بخوام تبلیغات قبول کنم :)) ذوق و شوق یه تجربه رو انتشار دادم.
- ۰۰/۱۲/۲۵
سلام هدی
همم. منظم نوشتن خیلی شیرین و لازمه. یکی از عادت هایی که سال گذشته یاد گرفتم و به مدت دو ماه انجامش دادم صفحات صبحگاهی بود. هر روز سه صفحه آزادنویسی. آشنایی و علاقه من به بیشتر نوشتن به آشنایی با شاهین کلانتری و مدرسه نویسندگی برمیگرده، اما جدای از این هر آدمی باید بنویسه تا مسیر تفکر و زندگیش هموار تر بشه.
منم بالاخره اخرین امتحانمو دادم و راحت شدم و بعد دو ماه اومدم خونه.
این دو هفته میتونم به تجدید عادت های خوب مثل نوشتن اقدام کنم.
پلنرت رو خیلی دوست داشتم، من هیچوقت توی کامل کردن یه پلنر منظم نبودم و اخرین پلنرم رو هم به خواهرم هدیه دادم اما دوست دارم این داستان رو.
و مرسی به خاطر تبلیغت:)))