SOLAHOD

از نگاه من

SOLAHOD

از نگاه من

سلام خوش آمدید

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۲ ثبت شده است

قبلا یکی از سوالات که مثل یک تیله ی کوچک از این ور ذهنم به آن ور قل میخورد و هیچ وقت هم سر و سامان نمی گرفت زمینی یا آسمانی بودن عشق حافظ بود. تا اینکه یک روز همت کردم و جلد یکم از مجموعه ی این کیمیای هستی را خواندم و اینجا درباره اش نوشتم و بالاخره فهمیدم که حافظ پیش از آنکه عاشق باشد، یک هنرمند است و وظیفه ی اصلی ای که هنر و هنرمند دنبال میکنند، خلق زیبایی است. دیروز این پست از متمم را دوباره خواندم و با خود گفتم چقدر شبیه. وظیفه ی اصلی دانشمند هم، خلق و گسترش علم است و به عبارتی "دانشمند بودن و هنرمند بودن هم یک شغل است." همانطور که در هر شغلی کوچک و بزرگی هست در این مسیر ها هم خرد و بزرگ پیدا میشوند و شاید بشود گفت بزرگی مستقل از حرفه است. مساله اینجاست که آوازه ی هنرمندان و دانشمندان کوچک به گوش ما نمی رسد. ما بزرگان را میبینیم و میفهمیم و از بررسی کوچکان غافل میمانیم. شاید عشق و پویش درونی است که در هر مسیری اعمال شود، آن رهرو را بزرگ میکند.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۳۳
  • هدی

امروز به این نتیجه رسیدم که توجه آدما یه چیزیه که کمش از زیادش بهتره. اصلا بدون توجه هم میشه زندگی کرد و به قول رومن گاری توی زندگی در پیش رو، غم انگیزه اما بدون عشق هم میشه زندگی کرد. فکر کنم تنها چیزی بدونش نمی شه زندگی کرد، غذاست! :)

 

پی نوشت: البته در مورد امید هم میشه فکر کرد. به نظر من میرسه که امید خوش بختانه در اوج بدبختی و شکست خودش ناگهان جای خالی خودش رو پر میکنه و میشه به امید، امید بست.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۰۲
  • هدی
مستقیم بودن در یادگیری

یکی دو سالی است که خواندن کتاب های انگلیسی دغدغه ام شده است. از خواندن رمان ها به زبان اصلی لذت میبرم و اصلا اینطور میتوانم بگویم که انگلیسی خواندن را یک جورهایی از فارسی خواندن بیشتر دوست دارم. اما خب! با انگلیسی راحت نیستم. کلمات زیادی وجود دارند که معنایشان را نمی دانم و خواندنم را کند میکنند. سرچ هایی در وب داشتم و لیست چند صد یا چند هزار کلمه ای که باید دانست را برانداز هایی کرده ام اما سرعت کارم را خیلی کند میکنند. اما اسکات یانگ در کتاب "بیش یادگیری" اش یک ایده ی خیلی دوست داشتنی برای یادگیری مطرح میکند و آن مستقیم بودن در یادگیری است. مستقیم بودن یعنی حاشیه هارا کنار بگذار و راست برو سراغ همان چیزی که یادگیری اش را لازم داری. دوست داشتم این ایده را برای همه ی کسانی که در وضعیت مشابه من هستند مطرح کنم. برای مثال در گفت و گویی که با یکی از سال بالایی هایم داشتم متوجه شدم اگر دنبال نوشتن مقاله هستید مستقیم بودن در یادگیری بیان میکند که لازم نیست با خود بگویید که خب من اول دوره های spss و R را می گذرانم و چند کارگاه مقاله نویسی شرکت میکنم و سپس به سراغ ایده ی پژوهش ام میروم. مستقیم به سراغ نوشتن مقاله بروید و کارهای آماری لازم را در طی روند یادبگیرید. یا اگر میخواهید یک بازی کامپیوتری طراحی کنید لازم نیست ابتدا مقدمه چینی های سخت داشته باشید. لازم نیست از همان ابتدا یک گرافیست تمام عیار باشید. میتوانید گرافیک مورد نیاز را در طی روند طراحی بازی تان یاد بگیرید. مثال از مستقیم بودن فراوان است. نمونه ی بارز دیگری که میتوانم از آن نام ببرم مطالعه برای کنکور است. تجربه به من ثابت کرد اگر تایم مطالعاتی ام را بیشتر به تست زدن بگذرانم نتیجه ی بسیار بهتری میگیرم از صرف وقت روی درسنامه ها و خلاصه نویسی فرمول های خارج از کتاب های درسی. مستقیم به سراغ ایده بروید و هرچه لازم است را در طی پروژه تان یاد بگیرید. مستقیم بودن در یادگیری را اینطور برای شرایط خودم ترجمه کردم که اگر میخواهم رمانی را به زبان اصلی اش بخوانم لازم نیست ابتدا دوره ی افزایش دامنه ی واژگان بگذرانم و دوباره به صندلی های کلاس زبان برگردم. فقط کافی است با یک دیکشنری مستقیما به جان کتاب مورد نظرم بیوفتم و هر کلمه را همان جا یاد بگیرم.

  • ۰ نظر
  • ۰۲ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۲:۱۹
  • هدی
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی