SOLAHOD

از نگاه من

SOLAHOD

از نگاه من

سلام خوش آمدید

این کیمیای هستی

پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۴۹ ب.ظ
  • صدق و کذب های هنری از جنس صدق و کذب های منطقی و اجتماعی نیست. اگر جانب جمال شناسی موضوع و ارزش هنری کلام به کمال باشد موضوع سخن هرچه باشد صدق است و بر گوینده هیچ اعتراضی روا نیست. [...] همانگونه که در فلسفه بحثی داشته ایم درباره اصالت وجود یا اصالت ماهیت در عرصه ی پهناور ادبیات و هنر نیز باید از "اصالت جمال و زیبایی" به عنوان بیناد اصلی یک نظام فلسفی سخن گفت. 
  • هنرمند مسئولیتی جز در برابر زیبایی ندارد. 
  • راست گفت داستایفسکی که آنچه در نهایت میماند و پیروز است زیبایی است و هنر، یا آنچه جهان را پاس میدارد زیبایی است. 
  • ... و در این بیت مجموعه ی عرفان: بی خود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند                                                                                                                                         باده از جام تجلی صفاتم دادند                                                                                                     همگی ابزارند و نه هدف. هدف چیزی جز خلاقیت هنری نیست. و هدف خلاقیت هنری نیز چیزی نیست جز ساختن آینه برای روان انسان در طول تاریخ؛ زلال ترین آینه ای که هرکس تصویر خویش را در آن تماشا کند.

 

این بخش از کتاب این کیمیای هستی خیلی مدل ذهنی منو درباره ی زیبایی و هنر در شعر حافظ و بعد هم در مقیاسی وسیع تر در کل حوزه ی هنر تغییر دادن. شفیعی کدکنی به زیبایی در فصل سه از اولین جلد ازین کتاب به نقل از یاکوبسون که یک زبان شناس روسی-آمریکاییه میگه:

  • کسانی که شاعران و هنرمندان را به خاطر نوع حرف و سخنی که میگویند و پیامی که در سخن و هنر ایشان ظاهر میشود ملامت میکنند، حالت کسانی را دارند که در قرون وسطی در پایان مراسم تعزیه حضرت مسیح میرفتند و حمله میبردند به کسی کهدر آن نمایشنامه نقش یهودای اسخریوطی را بازی کرده و در آن نمایشنامه به مسیح خیانت کرده بود. [...] لازمه ی پذیرفتن اصالت جمال همین است که برای "پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد"و " گر مسلمانی از این است که حافظ دارد/ وای اگر از پی امروز بود فردایی" دنبال تاویل های بی جا نرویم؛ که اصالت جمال حافظ را به گفتن چنان سخنانی واداشته است و دیگر هیچ.

و در ادامه توضیح میده که اگر حافظ در جایی قلم صنع رو همراه با خطا میدونسته در نقش یهودای اسخریوطی بوده و در جای دیگری اگر ورد شب های تار خودش رو دعا و درس قرآن بیان میکرده در نقش مسیح. و باید دونست که در اصل حافظ نه یهوداست و نه مسیح. حافظ هنرمنده و به وظیفه ی هنری اش که تنها خلق یک لحظه ی زیباست پرداخته. 

کتاب خیلی خوبی بود که چیزای زیادی بهم یاد داد و بعد از درس های دبیرستان اولین مواجهه ی جدی تر من با ادبیات بود و علاوه بر اطلاعات خیلی خوبی که در مورد طنز حافظ، تفسیر ناپذیری شعر او، متن پنهان شعر حافظ و ... گرفتم دیدم به مقوله ی هنر تغییر کرد و به فلسفه ی هنر علاقه مند شدم. 

  • هدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی